مشخصات یک مدیر خوب

 

هنگام وقوع امور اضطراری هیجان زده نشوید.

آنچه میخوانید فهرستی از احکام اصلی مدیریت است که تمام مدیران آنها را تایید میکنند، اما تنها مدیران موفق و خوب از آن پیروی میکنند.

هر مدیر باید از آنچه در قلمرو او میگذرد، باخبر باشد.
این گفته به این معنا نیست که شما برای مطلع بودن از تمام جزئیات-گاهی بی اهمیت- کاری که به کارمندان خود سپرده اید، دست به هر کاری بزنید. مداخله شما هرگز نباید مانع اجرای کار شود. با اینحال این واقعیت وجود دارد که هرقدر مدیر اطلاعات بیشتری داشته باشد، میتواند به شکل بهتری از اداره کار بربیاید.


 

لزوما نباید تمام کارها را خودتان انجام دهید
حتی در صورتی که قادر باشید تمام امور را به تنهایی پوشش دهید، باید مسئولیتها را بر عهده دیگران نیز بگذارید.البته متکی بودن بیش از حد به تنها یک نفر هم کار عاقلانه ای نیست و از طرفی در حق دیگر کارکنان نیز اجحاف خواهد شد. روئسا و مدیران باید کار خود را چنان سازمان دهی کنند که اگر لازم باشد از محل دور شوند، از انجام بدون اشکال امور مطمئن باشند. یکی از بهانه های بسیار رایج برای در دست گرفتن همه امور این است که مدیر میگوید کارمندان بسیار جوان یا بی تجربه اند. ارتقا دادن دانش و توانایی کارکنان از وظایف مدیر است و با محول کردن مسئولیتهای مختلف، کارکنان با تدبیر و خلاق شده و میتوانند در هر مورد تصمیم گیریهای صحیحی انجام دهند.

در کار خود اولویتها را رعایت کنید
از آنجایی که معمولا برای انجام تمام کارها زمان کافی وجود ندارد، بسیار مهم است که عادت کنید در ابتدا تنها بر روی امور مهم متمرکز شوید. امور مهم، کارهایی هستند که شما به طور مستقیم مسئول اجرای آنها هستید. اگر در زمینه وظایف اصلی خود چندان مطمئن نیستید، هرچه زودتر پاسخ را پیدا کنید. امور مذکور باید در هنگام تقسیم بندی زمانی، در اولویت اجرایی اول قرار بگیرند و پس از آن شما میتوانید کارهایی که در درجه دوم اهمیت قرار دارند را به کارکنان خود واگذار کنید. یک قانون عمومی مفید این است که هرگز کاری که از عهده کارکنان یا بخش دیگری از اداره برمی آید را خودتان بر عهده نگیرید.

عادت تبدیل کردن مسائل به ساده ترین شکل را ترویج کنید
بعضی از افراد علاقه وافری به گل آلود کردن آب دارند یا از آن دسته افرادی هستند که به دلیل وجود درختان نمیتوانند جنگل را ببینند. عادت جمع بندی، فشرده سازی، خلاصه و ساده کردن مسائل را در خود ایجاد کنید. این نوع انضباط ذهنی و به عبارتی رفتن به سراغ "لب مطلب" یکی از با ارزشترین ویژگیهای یک مدیر موفق است.

هنگام وقوع امور اضطراری هیجان زده نشوید
بسیاری از شرایط بحرانی آنقدر که در ابتدا به نظر میرسد بد نیستند، پس اصولا موقعیتهای ناگوار را بیش از آنچه هست بزرگ نکنید. از ابتدا نشانه های بروز مشکل را ندیده نگیرید تا بعد غافلگیر نشوید. با اینحال بیاموزید که بین موارد استثنایی و همه گیر تفاوت قائل شوید.

اتفاقات خطیر موجب واکنشهای آنی و پرخاشجویانه میشوند. اما نکته مهم این است که در ابتدا جویای حقایق باشید و بلافاصله پس از تهیه مدارک و شواهد کافی از منابع موثق، که به شما امکان تصمیم گیری منطقی میدهند، وارد عمل شوید.

جلسات نباید بسیار بزرگ یا بسیار کوچک باشند.
این که در جلسات بزرگ معمولا موضوع اصلی در میان مخالفتها یا نظرهای نامربوط حاضرین گم میشود، حقیقت دارد، اما اینکه چنین اتفاقی بیافتد یا خیر، کاملا به تواناییهای اداره کننده جلسه بستگی دارد.

برای مدیریت جلسات بزرگ و نگهداشتن گفتگو در مسیر مورد نظر، احتراز از پراکنده گویی و دور شدن از موضوع یا تکرار مباحث عنوان شده، به مهارت زیادی نیاز داریم. نکته مهم در هر جلسه مواجه شدن با موضوع، حل کردن مسئله و پرداختن به مورد بعدی است. بسیاری از اوقات موضوعاتی وجود دارند که همه علاقمند به نادیده گرفتن یا به تعویق انداختن آنها هستند و یا میگذراند ماجرا "بالاخره یک جوری خودبخود حل شود". شکی نیست که در نهایت همه چیز به خودی خود سرانجامی پیدا خواهد کرد، اما چنین روشی حاکی از ضعف مدیریت است.

اگر شما هر جلسه ای را که با درک کامل از آنچه باید انجام شود، کسانی که قرار است کار را انجام دهند و زمان اجرای موضوع، به پایان نرسد، یک شکست کامل بدانید، هرگز جلسات را "همینطوری" به پایان نخواهید برد.

عادت کنید تصمیماتی سریع و صریح اتخاذ کنید.
این کار مشکلترین و مهمترین بخش کار مدیریت است. بعضی از مدیران حتی برای اتخاذ تصمیات بسیار جزئی نیز دچار کشمکشی شدید میشوند زیرا هرگز بر ترس خود از اشتباه کردن فائق نشده اند.

در صورتی که اطلاعات اصلی و ضروری را در دست داشته باشید، تصمیمگیری ساده تر شده و دفعات بیشتری درست خواهد بود. اینجاست که مطلع بودن از امور یا به دست آوردن حقایق مربوط به ماجرا اهمیت خود را آشکار میکنند. توانایی قضاوت صحیح، نیازمند اصول، سیاست و برقراری مقررات است. لزومی ندارد که همیشه تصمیم درستی اتخاذ کنید، میگویند کافی است که یک مدیر خوب تنها 51% از دفعات، درست تصمیم بگیرد. سعی در خوشحال نگهداشتن همه به جایی نمیرسد. هنگامی که همه طرفین حرف خود را زده و هرچه داشتند رو کردند، تصمیم نهایی و قطعی خود را اعلام کنید، حتی اگر با اینکار کسانی را ناراحت کنید. در غیر این صورت همه ناراضی خواهند بود.

انتظارات خود از کارکنانتان را واضح و روشن بیان کنید.
امیدوار بودن به اینکه بدون زمینه قبلی رفتار خاص یا عملکرد ویژه ای از کارمندانتان سر بزند، انتظار بیهوده ایست و میتوان گفت که در اکثر اوقات ناامید خواهید شد. مدیران موفق اهداف و انتظارات خود را برای کارکنان خود به روشنی و صراحت بیان کرده و با نظارت و پشتیبانی از آنان کار را دنبال میکنند.

شما وظیفه دارید کارکنان خود رابه طور صحیح از اوضاع و شرایط کار مطلع کنید.
همانطور که قبول مسئولیت بدون اقتدار، ناممکن است، پذیرش مسئولیت بدون آگاهی نیز امکان پذیر نیست. اینکه از دیگران بخواهیم به بهترین شکل و با به خطر انداختن اعتبار خود برای انجام پروژه ای که چیزی از مشکلات گذشته، موقعیت فعلی و برنامه های آینده آن نمیدانند، بکوشند، منصفانه نیست. یک روش عالی برپا کردن جلسات بنا به موقعیتهای مختلف است تا در آنها کارکنان از سیاستهای اصلی، تصمیمات جدید و پیشرفتهای قسمت خود و کل شرکت مطلع شوند.

کارمند خود را در مقابل دیگران، به خصوص در مقابل کارمندان خودش، سرزنش نکنید.
این کار به آبرو و روحیه هردو طرف لطمه میزند. به خصوص متوجه باشید که به خاطر اشتباه خودتان، دیگران را سرزنش نکنید. در اکثر موارد امکان پیگیری ریشه این خطا به سمت شما عملی است و به شدت موجب لطمه اعتبارتان خواهد شد.

به کاری که کارمندانتان انجام میدهند علاقه نشان دهید
هنگامی که رئیس نسبت به کار کارمندان علاقه نشان ندهد، چیزی درباره آن نپرسد یا نظری درباره آن ارایه ندهد، موجب دلسردی آنان خواهد شد. کمی توجه تاثیری بسیار زیاد خواهد داشت، پس قدری وقت بگذارید.

هرگز فرصت تشویق کسی که کاری را خوب انجام داده، از دست ندهید.
به یاد داشته باشید که کار شما تنها انتقاد کردن و ترساندن کارکنان نیست. یک مدیر درجه یک همانقدر که منتقد است باید رهبر و مشوق خوبی هم باشد. مهمترین بخش کار شما کمک کردن، توصیه دادن، تشویق کردن و ایجاد انگیزه در کارمندان است.

همواره مسئولیت گروه خود و اعضای آن را بر عهده بگیرید.
هرگز تقصیر را به گردن دیگران نیاندازید یا هیچ یک از کارمندان خود را محکوم نکنید، حتی اگر آنها مایوستان کرده باشند. قرار است شما کنترل کامل را در دست داشته باشید و همانطور که خوب انجام شدن یک کار موجب بالا رفتن اعتبار "شما" میشود، تقصیر اصلی در به سرانجام نرسیدن آن هم متوجه شما خواهد بود.

منبع:سایت آموزش وپرورش شهرستان محلات

 

 


 

ويژگيهاي افراد خلاق و نوآور


افراد از نظر خلاقيت متفاوت اند. كسي كه زندگي خلاق دارد، احساس توانمندي را در خود پرورش مي دهد، با مهر و محبت ناكاميها را مي پذيرد و نيروهايش را در راه تحقق اهدافي كه دارد بسيج مي كند.
ايام گرانبهاي عمر را به بطالت تباه نمـــــي كند، خوب مي داند كه بيكاري و وقت گذراني به فراغت پرداختن بيش از اندازه اسباب تكدر خاطر مي شود.
انسان خلاق دلبسته ماديات نيست. اتومبيلهاي گــران قيمت و لباسهاي فاخر و خانه هاي مجلل ممكن است خوب باشند، اما اصل نيستند.
انسان خلاق سعادت را در القاب و زندگي در محلات مشهور و خوش آب و هوا جستجو نمي كند.
انسان خلاق از سرگرميهاي انفعالي فاصله مي گيرد. از انگاره هاي انفعالي حذر مي كند و علاقه مند و بانشاط در جهت هدفهايش گام بر مي دارد. به قدري محو زندگي است كه فرصتي براي خودخواهي پيدا نمي كند و جان كلام آنكه، مشتاق و هدف گراست. احساس جواني دائم دارد، احساسي كه همه به آن نياز دارند متاسفانه اغلب از آن محروم هستند.
اگر چنين است زمان برنامه ريزي است، زمان ايجاد تصوير ذهني سالمي است كه اساس زندگي خلاق است، زمان شروع و شروع هرگز دير نيست.

 

 

IT درایران -

 

 در جهان كنونى ، عناوين و پارامترهاى مختلفى در امر مديريت مطرح است كه اداره آنها نيازمند شناخت و درك صحيح و دانش مخصوص به خود است .

پرداخت به هريك از اين عناوين و تعيين وجه اشتراك و افتراق هر كدام ، نيازمند فرصت كافى به خود است ، اما آنچه كه امروزه مهم تر از همه عناوين مديريتى ، به عنوان اصلى ترين عامل در تعيين برنامه ها و تصميم گيرى ها در محيط هاى پر فرآيند تاثير گذار است ، بكارگيرى و استفاده از تكنينك هاى مديريت ريسك و به همان ميزان سيستم هاى مبتنى بر
IT,ICT است . فن آورى اطلاعات ، به نحو فزاينده اى بر چگونگى عملكرد و نحوه كارآيى سازمانها ، ارگانها ، شركت هاى دولتى و خصوصى اثر گذاشته است ، و نقش سيستم هاى مبتنى بر فن آورى اطلاعات در انجام كارآمد امور ادارى و تجارى انكار ناشدنى جلوه مى كند .

تنوع و گستره فعاليتها موجب مى گرددتا امكان پرداختن به همه امور ميسر نباشد فلذا طبقه بندى كردن امورو اولويت دادن به برخى امورمهم نسبت به برخى ديگراز اهميت زيادى برخوردار نمى باشندضرورت پيدا مى كند. امروزه بهره گيرى از فن آورى اطلاعات در مديريت ريسك حديث متفاوتى را باز مى گويد و تاثيرى عميق بر چگونگى سر و سامان دادن به فعاليتهاى اتوماسيون سازمانها و مديريت چرخه ايجاد سيستم هاى مكانيزه مى گذارد .

مديريت ريسك ، يك مديريت مهم و ضرورى محسوب مى شود كه تصميم گيرى دقيقى را بر اساس ميزان ريسك و خطر ميسر مى سازد و در اكثر نقاط دنيا توسط پرسنل اجرايى
IT مورد بهره بردارى قرار مى گيرد . ريسك در معناى عام عبارت است از تاثير منفى ناشى از يك آسيب پذيرى و در نظر گرفتن احتمال وقوع و اثر آن در فرآيندهاى يك سيستم . فلذا بايستى سطح ريسك پايين ؛متوسط ؛ بالاو احتمال وقوع آن و پيامدهاى آن مورد شناسايى قرار گيرد تا بتوان براى رفع آن تصميم گيرى كرد. ريسك يعنى : ميزان و امكان سرپيچى از قانون كه به خسارت و زيان عليه تجارت ؛ صنعت و مردم منجر خواهد شديا به تعبير ديگر ر! يسك امكان وقوع يك خسارت و زيان اعم از مالى و يا غير مالى در نتيجه انجام يك كار است . مديريت ريسك ، فرآيند تشخيص و ارزيابى ريسك و كاهش آن تا يك سطح قابل قبول مى باشد و با هدفگذارى امكان پذير است . هدف از اجراى مديريت ريسك اين است كه سازمان بتواند به اهداف ذيل جهت سيستم هاى مبتنى بر ‏فن آورى اطلاعات خود دست يابد : تامين امنيت بيشتر براى سيستم هاى مبتنى بر ذخيره سازى ، پردازش و انتقال اطلاعات سازمانى . اعمال مديريت براى توجيه و بهينه سازى هزينه هاى IT . تصويب و تائيد سيستم ها .

مديريت ريسك داراى سه مرحله است : مديريت ريسك ، ارزيابى ريسك و كاهش ريسك .

مديريت ريسك : مديريت ريسك يعنى شناسايى؛ ارزيابى ؛ تجزيه و تحليل ؛ چگونگى رفتار و اداره كردن آن . مديريت ريسك فرآيندى است كه به مديران امكان مى دهد تا هزينه هاى اقتصادى و عملياتى مورد نظر را مقايسه كنند و با بهره گيرى و حمايت از سيستم هاى
IT ، امكانات و قابليتهاى آنها را بهينه سازندو يا به تعبير ديگر مديريت ريسك روشى است براى استفاده بهينه از امكانات و منابع موجود . اين روند تنها منحصر به محيط IT نيست و در تمام تصميم گيرى هاى روزانه ما تاثير بسزايى دارد . به عنوان مثال، امروزه بسيارى از مردم تصميم به نصب دزدگير مى كنند و بر اين اساس هزينه اى را به شركت مربوط مى پردازند تا اين سيستم ها را جهت حفاظت بهتر از اموال و دارايى هاى خود به كار گيرند. مسلمء ? افراد هزينه نصب و كنترل اينگونه سيستم ها را به نسبت اسباب و دارايى خود مى پردازند و به همان مقياس تامين امنيت را براى خانواده خود فراهم مى آورند .

§ بهره گيرى از مديريت ريسك در چرخه ايجاد يك سيستم : كاهش اثر منفى درسيستم و سازمان و رسيدن به يك پايه اساسى در تصميم گيرى ، دلايلى هستند كه كه سازمان را وادار به اجراى روند مديريت ريسك براى سيستم هاى مبتنى بر
IT مى سازند . چرخه ايجاد يك سيستم مكانيزه داراى 5 مرحله است : شروع ، ايجاد و تهيه سيستم ، اجراى سيستم ، بازبينى مجدد ، حفاظت و واگذارى . ارزيابى ريسك : ارزيابى ريسك اولين قدم در روش مديريت ريسك به شمار مى آيد . سازمانها با استفاده از ارزيابى ريسك ، مى توانند محدوده تهديدات احتمالى و ريسك مربوط به يك سيستم مبتنى بر IT را در سراسر چرخه ايجاد سيستم مشخص كنند . بازده و نتيجه اين امر به تعيين كنترل هاى مربوطه جهت كاهش يا حذف ريسك در طول روند كاهش ريسك كمك مى كند. ارزابى ريسك خود داراى 9 مرحله اساسى است كه عبارت است از : تعيين سيستم ، تشخيص تهديد ، تشخيص آسيب پذيرى ، تحليل كنترل، تعيين احتمال ، تحليل اثر سوء ، تعيين ريسك ، ارائه نظريه و پيشنهاد جهت كنترل سيستم و نهايتا مستند سازى نتايج . كاهش ريسك : كاهش ريسك عبارت است از اولويت دادن ، ارزيابى و اجراى كنترل هاى كاهش ريسك كه در روند ارزيابى ريسك پيشنهاد شده اند .

از آنجايى كه از بين بردن تمامى ريسك ها عملا امكان ندارد ، مديران با اعمال كنترل هاى مناسب ، كاهش ريسك را تا يك سطح قابل قبول به انجام مى رسانند . كاهش ريسك را از طريق موارد ذيل مى توان انجام داد .

الف- تقبل ريسك : پذيرفتن ريسك احتمالى و ادامه عمليات سيستم
IT جهت پياده سازى كنترل ها تا رسيدن به يك سطح قابل قبول . ب- اجتناب از ريسك : دور كردن ريسك با از ميان برداشتن عامل و پيامدهاى ريسك . ج- برنامه ريزى ريسك : كنترل ريسك از طريق ايجاد يك برنامه كاهش ريسك كه به كنترل ها اولويت بخشيده و آنها را اجرا و اداره مى كند . د- تصديق و تحقيق : قبول نقطه ضعف يا آسيب پذيرى و تحقيق در خصوص كنترل ها جهت اصلاح آسيب پذيرى . ه- انتقال ريسك : انتقال ريسك براى جبران خسارت ، به طور مثال بيمه كردن سيستم . سازمانها مى توانند حدود كاهش ريسك را بر حسب احتمال يا تاثير تخفيف تهديد (دو عاملى كه سطح كاهش يافته ريسك را در يك عمليات سازمانى تعيين مى كنند) بررسى كنند . به ريسكى كه بعد از اجراى كنترل هاى جديد مى ماند ، ريسك باقى مانده مى گويند . عملا هيچ سيستم IT بدون ريسك نيست و تمام كنترل هاى صورت گرفته را ريسك برطرف نمى كند . چنانچه ريسك باقى مانده تا يك سطح قابل قبول تقليل نيابد ، چرخه مديريت ريسك بايد تكرار گردد تا روشى را كه براى كاهش ريسك باقى مانده مشخص سازد .

هنگامى كه مسئولان و مديران اعلام كنند كه ريسك به سطح مناسبى رسيده ، بايد گزارشى را كه بيانگر ق! بول ريسك باقى مانده است ، قبل از تائيد و معتبر سازى سيستم ، قبول و به امضا رسانند . نكات اصلى در مديريت موفق ريسك : از فوايد مديريت ريسك به طور خلاصه مى توان به افزايش كارآئى ؛ موثر بودن ؛ تسهيلات و روان سازى ؛ كاهش هزينه ؛ سرعت عمل ؛كاهش زمان انجام عمليات اشاره نمود . اما يك برنامه موفق در مديريت ريسك بستگى به موارد ذيل دارد :


1- تعهد مديريت ارشد در خصوص زمان و منابع ضرورى

2- پشتيبانى و همكارى همه جانبه گروه

IT 3- صلاحيت تيم مديريت ريسك .

اين گروه بايد مهارت لازم را در پياده سازى روش مديريت ريسك در يك سيستم را دارا باشند . ريسك و احتمال خطر عمليات را تشخيص دهند و بر آن اساس ، حمايت هاى مقرون به صرفه اى را جهت رفع احتياجات سازمان ارائه نمايند .
4- آگاهى و مسئوليت پذيرى گروه كارى كه بايد از روش ها و آئين نامه ها پيروى كرده و كنترل هاى اجرا شده در خصوص
حمايت از عمليات سازمانشان را بپذيرند .

هفت اصل بیل گیتس


بیل گیتس هراز گاهی در دانشگاهها و دبیرستانهای امریکا با دانشجویان و دانش آموزان ملاقات داشته و برای آنها سخنرانی می کند. گیتس اخیرا طی یک سخنرانی در یکی از دبیرستانهای امریکا خطاب به دانش آموزان گفت که در دبیرستان خیلی چیزها را به دانش آموزان نمی آموزند.


او هفت اصل مهم را که دانش آموزان در دبیرستان فرا نمیگیرند به شرح زیر نام برد:

اصل اول: در زندگی همه چیز عادلانه نیست و بهتر است با این حقیقت کنار بیایید.

اصل دوم: دنیا هیچ ارزشی برای عزت نفس شما قایل نیست. در این دنیا از شما انتظار میرود قبل از اینکه نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید کار مثبتی انجام دهید.

اصل سوم: پس از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان و استخدام شدن کسی به شما حقوق فوق العاده زیادی پرداخت نخواهد کرد به همین ترتیب قبل از آنکه بتوانید به مقام و موقعیت بالاتری برسید باید برای مقام ومزایایش زحمت بکشید.

اصل چهارم: اگر فکر میکنید آموزگارتان سخت گیر در اشتباه هستید پس از استخدام شدن متوجه خواهید شد که رییس شما سخت گیرتر از آموزگارتان است چون امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد.

اصل پنجم: آشپزی در رستورانها باغرور و شان شما تضاد ندارد. پدربزرگهای ما برای این کار اصطلاح دیگری داشتند از نظر آنها این کار یک فرصت بود.

اصل ششم: اگر در کارتان موفق نیستید والدین خود را ملامت نکنید از نالیدن دست بکشید و از اشتباهات خود درس بگیرید.

اصل هفتم: قبل از آنکه شما متولد بشوید والدین شما هم جوانان پر شوری بودند و به قدری که کنون به نظر شما
میرسد ملال آور نبودند.